چگونه از انتظارات غیرواقعی در روابط رها شویم؟ 15 نکته کلیدی
انتظارات غیرواقعی در روابط، مانند سم عمل میکنند و میتوانند به تدریج صمیمیت، اعتماد و شادی را از بین ببرند. وقتی توقعات ما با واقعیت همخوانی نداشته باشند، ناامیدی، رنجش و حتی خشم را تجربه میکنیم. خوشبختانه، راههایی برای مدیریت و تعدیل این انتظارات وجود دارد تا بتوانیم روابط سالمتر و رضایتبخشتری داشته باشیم.
در این مقاله، 15 نکته عملی برای رهایی از انتظارات غیرواقعی در روابط را بررسی میکنیم. با به کارگیری این نکات، میتوانید دیدگاه واقعبینانهتری نسبت به روابط خود پیدا کنید و از تعارضات غیرضروری جلوگیری کنید.
- ✅
خودآگاهی را تمرین کنید:
قبل از هر چیز، نیازها و انتظارات خود را شناسایی کنید. چه چیزهایی از رابطه میخواهید؟ چرا این خواستهها برای شما مهم هستند؟ - ✅
ارتباط موثر داشته باشید:
به طور واضح و با صداقت درباره نیازها و انتظارات خود با طرف مقابل صحبت کنید. از ابهام پرهیز کنید و سعی کنید منظور خود را به درستی منتقل کنید. - ✅
شنونده فعال باشید:
نه تنها به حرفهای طرف مقابل گوش دهید، بلکه سعی کنید احساسات و دیدگاه او را نیز درک کنید. - ✅
گذشته را رها کنید:
تجربیات گذشته را به رابطه فعلی تعمیم ندهید. هر رابطه منحصر به فرد است و پتانسیل متفاوتی دارد. - ✅
کاملا مطلوبگرایی را کنار بگذارید:
هیچکس کامل نیست. به جای تمرکز بر نقصها، بر نقاط قوت و ویژگیهای مثبت طرف مقابل تمرکز کنید. - ✅
واقعبین باشید:
بپذیرید که روابط همیشه فراز و نشیب دارند و دوران سختی نیز وجود خواهد داشت. - ✅
انعطافپذیر باشید:
آمادگی داشته باشید تا در صورت لزوم، انتظارات خود را تعدیل کنید. - ✅
به حریم خصوصی احترام بگذارید:
اجازه دهید طرف مقابل فضای شخصی خود را داشته باشد و به نیازهای فردی او احترام بگذارید. - ✅
مسئولیت احساسات خود را بپذیرید:
به جای سرزنش طرف مقابل برای ناراحتیهای خود، مسئولیت احساسات خود را بپذیرید و سعی کنید به طور سازنده با آنها کنار بیایید. - ✅
از مقایسه کردن خودداری کنید:
زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنید. هر کسی مسیر منحصر به فردی دارد. - ✅
به پیشرفتهای کوچک توجه کنید:
به جای تمرکز بر انتظارات برآورده نشده، به پیشرفتهای کوچک و تلاشهای طرف مقابل توجه کنید. - ✅
سپاسگزار باشید:
قدردان داشتههای خود در رابطه باشید و به طور منظم از طرف مقابل قدردانی کنید.
- ✅
حد و مرز تعیین کنید:
حد و مرزهای مشخصی برای رفتار قابل قبول در رابطه تعیین کنید و به آنها پایبند باشید. - ✅
در صورت نیاز کمک حرفهای بگیرید:
اگر در مدیریت انتظارات خود دچار مشکل هستید، از یک متخصص (مشاور یا روانشناس) کمک بگیرید.
با به کارگیری این نکات، میتوانید روابطی سالمتر، رضایتبخشتر و پایدارتر را تجربه کنید. کلید موفقیت، خودآگاهی، ارتباط موثر و واقعبینی است.
چطور در روابط از انتظارات غیرواقعی خلاص شویم؟ (15 نکته کاربردی)
1. واقعگرایانه فکر کنید
بزرگترین قدم برای رهایی از انتظارات غیرواقعی، پذیرش این موضوع است که روابط، چه عاشقانه، چه دوستانه و چه خانوادگی، همیشه با چالشهایی روبرو هستند.هیچ رابطهای کامل و بدون نقص نیست و انتظار این که همیشه همهچیز کاملا مطلوب باشد، غیرمنطقی است.
به جای تمرکز بر روی تصویر خیالی و کاملا مطلوب از یک رابطه، سعی کنید واقعیتهای موجود را ببینید و با آنها کنار بیایید.به این فکر کنید که انسانها نقاط ضعف و قوت دارند و هر کسی ممکن است اشتباه کند.به خودتان یادآوری کنید که هدف، داشتن یک رابطه سالم و پایدار است، نه یک رابطه بیعیب و نقص.
به این فکر کنید که چه انتظاراتی از رابطه خود دارید و آیا این انتظارات منطقی و قابل دستیابی هستند یا خیر.
از خودتان بپرسید: آیا انتظارات من بر اساس واقعیتهای رابطه و شخص مقابل است یا بر اساس تصورات و رویاهای من؟با پذیرش واقعیت، میتوانید انتظارات خود را تعدیل کنید و از ناامیدی و نارضایتی در رابطه جلوگیری کنید.به این فکر کنید که هیچ کس کامل نیست و شما هم کامل نیستید.
2. شناخت خود و نیازهایتان
پیش از هر چیز، باید به خوبی خودتان را بشناسید. نیازهای عاطفی، فیزیکی و روانی خود را مشخص کنید. چه چیزهایی برای شما در یک رابطه مهم هستند؟ چه انتظاراتی از طرف مقابل دارید؟ زمانی که به درستی بدانید چه میخواهید، میتوانید به طور شفافتری با طرف مقابلتان ارتباط برقرار کنید و از بروز سوءتفاهمها و انتظارات غیرواقعی جلوگیری کنید. به این فکر کنید که چه ارزشهایی برای شما مهم هستند و آیا این ارزشها با ارزشهای طرف مقابلتان همخوانی دارند یا خیر. اگر نیازهای خود را نشناسید، ممکن است انتظاراتی داشته باشید که برآورده کردن آنها برای طرف مقابلتان غیرممکن باشد. به طور مرتب با خودتان خلوت کنید و به نیازها و خواستههایتان فکر کنید. سعی کنید از تجربیات گذشته خود درس بگیرید و از تکرار اشتباهات قبلی خودداری کنید.
3. ارتباط موثر و با صداقت
یکی از مهمترین عوامل در هر رابطهای، ارتباط موثر و با صداقت است.به جای این که انتظار داشته باشید طرف مقابلتان ذهنتان را بخواند، به طور واضح و شفاف نیازها و انتظارات خود را بیان کنید.در عین حال، به حرفهای طرف مقابلتان نیز به دقت گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید.از قضاوت کردن و پیشداوری کردن خودداری کنید.اگر از چیزی ناراحت هستید، به جای این که آن را پنهان کنید، به طور آرام و محترمانه آن را با طرف مقابلتان در میان بگذارید.از به کار بردن جملات کلیشهای و مبهم خودداری کنید و سعی کنید منظور خود را به طور دقیق و روشن بیان کنید.
به لحن صدای خود نیز توجه کنید.
لحن آرام و محترمانه، احتمال ایجاد سوءتفاهم را کاهش میدهد.از زبان بدن خود نیز آگاه باشید.حرکات و حالات چهره شما میتوانند پیامهای ناخودآگاه به طرف مقابلتان ارسال کنند.
4. پذیرش تفاوتها
هیچ دو نفری دقیقا شبیه هم نیستند. هر فردی دارای شخصیت، عقاید، ارزشها و تجربیات منحصر به فردی است. پذیرش این تفاوتها، کلید داشتن یک رابطه سالم و پایدار است. به جای این که سعی کنید طرف مقابلتان را تغییر دهید، سعی کنید او را همانطور که هست بپذیرید. به جای تمرکز بر روی نقاط اختلاف، بر روی نقاط مشترک تمرکز کنید. به جای اینکه فکر کنید یک نفر باید دقیقا شبیه شما باشد، سعی کنید از دیدگاه او به دنیا نگاه کنید. به جای اینکه سعی کنید طرف مقابلتان را در قالب خودتان جای دهید، به او اجازه دهید تا خودش باشد.
5. تعیین مرزهای سالم
تعیین مرزهای سالم، برای حفظ سلامت روانی و عاطفی شما در هر رابطهای ضروری است. مرزها، خطوط قرمزی هستند که شما تعیین میکنید و نشان میدهند که چه رفتارهایی را تحمل میکنید و چه رفتارهایی را نه. به طور واضح و قاطعانه مرزهای خود را مشخص کنید و به طرف مقابلتان اطلاع دهید. از این که بگویید “نه” نترسید. حق دارید از خودتان محافظت کنید. مرزهای شما باید منطقی و عادلانه باشند. به حقوق و نیازهای طرف مقابلتان نیز احترام بگذارید. اگر طرف مقابلتان به مرزهای شما احترام نمیگذارد، باید برای حفظ سلامت خود، رابطه را بازبینی کنید. تعیین مرزها به معنای خودخواه بودن نیست، بلکه به معنای احترام گذاشتن به خودتان است.
6. خودآگاهی و مسئولیتپذیری
بپذیرید که شما نیز در بروز مشکلات در رابطه نقش دارید. به جای این که همیشه انگشت اتهام را به سمت طرف مقابلتان بگیرید، به رفتارها و واکنشهای خودتان نیز توجه کنید. اشتباهات خود را بپذیرید و مسئولیت آنها را بر عهده بگیرید. عذرخواهی کنید و سعی کنید اشتباهات خود را جبران کنید. به جای اینکه به دنبال مقصر باشید، به دنبال راه حل باشید. خودآگاهی و مسئولیتپذیری، نشاندهنده بلوغ عاطفی شما هستند.
7. تمرکز بر روی نقاط مثبت
از ویژگیهای مثبت طرف مقابلتان قدردانی کنید و به او نشان دهید که چقدر برایتان ارزشمند است. تعریف و تمجید کردن، میتواند تاثیر بسیار مثبتی بر روی رابطه شما داشته باشد. به جای اینکه همیشه به دنبال عیب و ایراد باشید، سعی کنید زیباییها را ببینید. قدردانی کردن، یکی از سادهترین و موثرترین راهها برای تقویت روابط است.
8. توقعات معقول از روابط جنسی
رابطه جنسی سالم و رضایتبخش، جزء مهمی از یک رابطه عاشقانه است. اما باید به این نکته توجه داشت که نباید توقعات غیرواقعی از آن داشت. رابطه جنسی همیشه نباید پرشور و هیجانانگیز باشد و گاهی اوقات ممکن است خستهکننده یا حتی ناراحتکننده باشد. به جای اینکه تحت تاثیر تصاویر رسانهها و فیلمها قرار بگیرید، سعی کنید انتظارات خود را با واقعیتهای رابطه خود تنظیم کنید. با طرف مقابلتان در مورد نیازها و خواستههای خود صحبت کنید و سعی کنید به یک توافق مشترک برسید. به جای اینکه به دنبال کمال باشید، به دنبال رضایت باشید. رابطه جنسی باید برای هر دو طرف لذتبخش باشد، نه فقط برای یک طرف. اگر مشکلی در رابطه جنسی خود دارید، از کمک متخصص دریغ نکنید.
9. مدیریت زمان و توجه
یکی از دلایل اصلی نارضایتی در روابط، کمبود زمان و توجه است. به جای اینکه تمام وقت و انرژی خود را صرف کار یا سایر فعالیتها کنید، سعی کنید زمانی را به طور اختصاصی برای طرف مقابلتان در نظر بگیرید.
در این زمان، تمام توجه خود را به او معطوف کنید. گوشی تلفن خود را خاموش کنید و از صحبت کردن با او لذت ببرید. به او نشان دهید که چقدر برایتان مهم است. با انجام فعالیتهای مشترک، خاطرات جدیدی بسازید. به سفر بروید، به سینما بروید، یا فقط در خانه با هم فیلم ببینید. به جای اینکه فکر کنید رابطه شما به طور خودکار خوب پیش خواهد رفت، برای حفظ آن تلاش کنید.
10. دوری از مقایسه
به جای اینکه به دنبال الگوبرداری از دیگران باشید، سعی کنید رابطه خود را بر اساس نیازها و خواستههای خودتان شکل دهید. بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و از آن لذت ببرید. به جای اینکه به زندگی دیگران حسادت کنید، از داشتههای خود قدردانی کنید. به جای اینکه به دنبال تایید دیگران باشید، سعی کنید خودتان را دوست داشته باشید. مقایسه، سم روابط است.
11. رها کردن کنترل
سعی در کنترل کردن طرف مقابل، یکی از اشتباهات رایج در روابط است. به جای اینکه سعی کنید او را تغییر دهید یا مطابق میل خود شکل دهید، به او اجازه دهید تا خودش باشد. به جای اینکه به او دستور دهید چه کاری انجام دهد، سعی کنید با او مشورت کنید و به یک توافق مشترک برسید. به جای اینکه به دنبال کنترل باشید، به دنبال اعتماد باشید.
12. بخشش و گذشت
هیچ رابطهای بدون اشتباه و اختلاف نیست. مهم این است که بتوانید اشتباهات طرف مقابل را ببخشید و از آنها بگذرید. کینهتوزی و انتقامجویی، سم روابط هستند. به جای اینکه اشتباهات گذشته را مدام تکرار کنید، سعی کنید آنها را فراموش کنید و به آینده نگاه کنید. بخشش، نشاندهنده قدرت و بلوغ عاطفی شما است. به جای اینکه به دنبال انتقام باشید، به دنبال التیام باشید.
13. مراجعه به مشاور
مراجعه به مشاور، نشاندهنده ضعف نیست، بلکه نشاندهنده تعهد شما به رابطه است. مشاور میتواند دیدگاههای جدیدی نسبت به رابطه شما ارائه دهد. به جای اینکه اجازه دهید مشکلات رابطه شما را از بین ببرند، برای حل آنها تلاش کنید. مراجعه به مشاور، یک سرمایهگذاری در رابطه شما است.
14. اولویت دادن به خودتان
زمانی را به انجام فعالیتهایی که از آنها لذت میبرید، اختصاص دهید. به ورزش بروید، کتاب بخوانید، با دوستانتان وقت بگذرانید، یا به یک سفر تنهایی بروید. به جای اینکه تمام وقت و انرژی خود را صرف طرف مقابلتان کنید، تعادل را رعایت کنید. اولویت دادن به خودتان، خودخواه بودن نیست، بلکه به معنای احترام گذاشتن به خودتان است.
15. ترک رابطه
متاسفانه گاهی اوقات، با وجود تمام تلاشها، یک رابطه قابل نجات نیست. اگر در رابطهای هستید که به شما آسیب میرساند، عزت نفس شما را از بین میبرد، یا به سلامت روانی شما آسیب میزند، بهتر است آن را ترک کنید. به جای اینکه در یک رابطه نامناسب بمانید و رنج بکشید، شجاع باشید و آینده خود را بسازید. ترک یک رابطه، به معنای شکست نیست، بلکه به معنای انتخاب سلامت خودتان است. به جای اینکه در گذشته گیر کنید، به آینده نگاه کنید.







گاهی وقت ها فکر می کنم ما آدم ها بیشتر از اینکه دنبال عشق باشیم دنبال یک نسخه ایده آل از عشق هستیم که توی ذهنمان ساختیم. مثل همان روزهایی که با کلی ذوق کتاب های عاشقانه می خواندیم و بعد در زندگی واقعی دنبال همان شخصیت ها می گشتیم. ولی زندگی واقعی اینطور نیست نه؟
توی رابطه قبلی ام مدام از طرف مقابل توقع داشتم طوری رفتار کند که در تخیلاتم ساخته بودم. مثلا انتظار داشتم همیشه اولین نفری باشد که صبح برایم پیام می فرستد یا بدون اینکه چیزی بگویم، احساسم را بخواند. اما چه فایده؟ فقط باعث شد هم خودم اذیت شوم هم او را تحت فشار بگذارم.
یک زمانی فهمیدم شاید بهتر باشد به جای تغییر دیگران، نگرش خودم را تغییر دهم. دفترچه کوچکی درآوردم و شروع کردم به نوشتن چیزهایی که در رابطه واقعا برایم مهم است نه چیزهایی که فکر می کنم باید مهم باشد. عجیب بود وقتی دیدم نیمی از انتظاراتم اصلا به خودم مربوط نبود بلکه تحت تاثیر فیلم ها یا حرف های دیگران شکل گرفته بود.
یاد گرفتم گاهی یک فنجان چای ساده که طرف مقابل بدون درخواست من آماده می کند، ارزشش از هدیه های مجلل بیشتر است. شاید چون واقعی تر است.
روزهایی را به خاطر دارم که کلی برنامه ریزی می کردم برای یک قرار عاشقانه ایده آل و بعد چون همه چیز طبق نقشه من پیش نمی رفت، حسابی ناراحت می شدم. حالا می بینم مهم نیست میز رستوران کنار پنجره باشد یا نه، مهم این است که با چه کسی نشسته ام.
حرف آخر اینکه شاید بد نباشد گاهی این سوال ها را از خودمان بپرسیم: این انتظار از کجا آمده؟ اگر برآورده نشود چه می شود؟ آیا واقعا به رابطه مربوط است یا فقط به خواسته های خودم؟
تفکرات آرمانی درباره عشق گاهی مسیر واقعیت را کج می کند. یک بار در رابطه ام آنقدر درگیر تصورات ایده آل شدم که کوچکترین خطای شریک زندگی ام را خیانت به عشقمان تفسیر می کردم. این نگرش به مرور فضای رابطه را مسموم کرد.
انتظارات زیاد مثل بارانی است که هر روز سنگین تر می شود. دیده ام زوج هایی که رابطه شان زیر این باران فرسوده شده و نهایتا فرو ریخته. جالب اینجاست که اغلب این انتظارات حتی به زبان هم نیامده بودند و در ذهن افراد خاک می خوردند.
رها کردن کنترل یکی از سخت ترین چالش ها در روابط است. من سال ها فکر می کردم اگر همه چیز را مدیریت کنم رابطه بهتر پیش می رود اما این روش فقط خستگی و مقاومت ایجاد می کرد. وقتی کم کم یاد گرفتم به حریم هم احترام بگذاریم فضای رابطه بازتر شد.
خیلی ها فکر می کنند مشاوره نشانه شکست است اما برعکس زمانی که برای نجات رابطه مان سراغ مشاور رفتیم همین نشانه عشق و پایبندی ما به رابطه محسوب شد. بعضی حرف ها با حضور شخص سوم راحت تر گفته می شود و زخم ها بهتر التیام می یابد.