چگونه در یک رابطه عاطفی، احساس امنیت روانی بیشتری ایجاد کنیم؟
امنیت روانی در یک رابطه عاطفی، پایه و اساس یک پیوند سالم و پایدار است. وقتی هر دو طرف احساس امنیت کنند، میتوانند آسیبپذیر باشند، نیازهای خود را بیان کنند و به طور کامل خودشان باشند. در غیر این صورت، رابطه به جای منبع آرامش و رشد، به منبع اضطراب و تنش تبدیل خواهد شد. در این مقاله به بررسی ۱۹ نکته برای ایجاد این احساس امنیت حیاتی میپردازیم. ایجاد امنیت روانی نیازمند تلاش آگاهانه و مستمر از سوی هر دو طرف است. این فرایند یک شبه اتفاق نمیافتد و نیازمند صبر، درک متقابل و تعهد به بهبود رابطه است.
- ✅
۱. ارتباط باز و با صداقت برقرار کنید:
مهمترین کلید ایجاد امنیت، توانایی صحبت کردن آزادانه و با صداقت در مورد احساسات، نیازها و نگرانیها است. از پنهان کردن احساسات خودداری کنید و به طور فعال به حرفهای طرف مقابل گوش دهید. - ✅
۲. همدلی نشان دهید:
سعی کنید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و احساسات او را درک کنید. همدلی به معنای تایید احساسات طرف مقابل، حتی اگر با آن موافق نیستید، است.

- ✅
۳. فعالانه گوش دهید:
فقط شنیدن کافی نیست. باید به دقت به حرفهای طرف مقابل گوش دهید، سوال بپرسید و سعی کنید منظور او را به درستی متوجه شوید. - ✅
۴. به قولهای خود عمل کنید:
اعتبار و اعتماد از طریق عمل کردن به قولها و تعهدات به دست میآید. اگر قولی میدهید، تمام تلاش خود را برای انجام آن به کار بگیرید. - ✅
۵. از قضاوت کردن خودداری کنید:
ایجاد فضایی امن و بدون قضاوت، به طرف مقابل اجازه میدهد که بدون ترس از انتقاد، خود واقعیاش را نشان دهد. - ✅
۶. انتقاد سازنده داشته باشید:
اگر لازم است انتقاد کنید، به جای حمله به شخصیت طرف مقابل، بر روی رفتارهای خاص تمرکز کنید و راهحلهای جایگزین ارائه دهید. - ✅
۷. حریم خصوصی یکدیگر را محترم بشمارید:
همه ما به حریم خصوصی نیاز داریم. به نیاز طرف مقابل به فضا و زمان برای خود احترام بگذارید. - ✅
۸. در دسترس باشید:
در لحظات سخت، برای حمایت و کمک به طرف مقابل در دسترس باشید. حضور شما میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. - ✅
۹. از زبان بدن مثبت استفاده کنید:
تماس چشمی، لبخند زدن و لمسهای محبتآمیز، به طرف مقابل نشان میدهد که به او توجه دارید و از او حمایت میکنید. - ✅
۱۰. احساسات طرف مقابل را اعتبار سنجی کنید:
به جای اینکه به طرف مقابل بگویید “نباید این احساس را داشته باشی”، بگویید “من میفهمم چرا این احساس را داری. “ - ✅
۱۱. از سرزنش کردن خودداری کنید:
به جای اینکه به دنبال مقصر بگردید، بر روی یافتن راهحل برای مشکلات تمرکز کنید. - ✅
۱۲. به نیازهای جنسی یکدیگر توجه کنید:
ارتباط صمیمانه و رضایت جنسی، نقش مهمی در ایجاد امنیت روانی در رابطه دارد.
- ✅
۱۳. با خانواده و دوستان یکدیگر مهربان باشید:
برخورد خوب با اطرافیان طرف مقابل، نشاندهنده احترام و تعهد شما به رابطه است. - ✅
۱۴. از مقایسه کردن رابطه خود با دیگران خودداری کنید:
هر رابطهای منحصر به فرد است. مقایسه کردن رابطه خود با دیگران، میتواند باعث ایجاد حسادت و ناامنی شود. - ✅
۱۵. در مورد مسائل مالی شفاف باشید:
مسائل مالی میتوانند منبع استرس و اختلاف باشند. شفافیت در مورد درآمد، هزینهها و بدهیها، میتواند از بروز مشکلات جلوگیری کند. - ✅
۱۶. از رفتارهای کنترلکننده دوری کنید:
کنترل کردن طرف مقابل، نشاندهنده عدم اعتماد و احترام است و باعث ایجاد احساس ناامنی میشود. - ✅
۱۷. قدردانی خود را ابراز کنید:
به طور مرتب از طرف مقابل برای کارهایی که انجام میدهد قدردانی کنید. این کار باعث میشود که او احساس ارزشمندی کند.
- ✅
۱۸. به دنبال رشد و یادگیری باشید:
تلاش برای بهبود فردی و رابطه، نشاندهنده تعهد شما به آینده رابطه است. - ✅
۱۹. در صورت نیاز، از کمک حرفهای استفاده کنید:
اگر با مشکلاتی روبرو هستید که نمیتوانید به تنهایی حل کنید، از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید.
با تمرین و به کارگیری این نکات، میتوانید رابطهای سالمتر، قویتر و رضایتبخشتر ایجاد کنید.
1. ارتباط باز و با صداقت:
کلید ایجاد امنیت روانی، برقراری ارتباطی باز و با صداقت با شریک زندگیتان است. از بیان احساسات، افکار و نیازهای خود نترسید. سعی کنید شنونده خوبی باشید و با همدلی به حرفهای طرف مقابل گوش دهید.
از پنهانکاری و دروغگویی بپرهیزید، زیرا این رفتارها به مرور زمان اعتماد را از بین میبرند. در مورد انتظارات خود از رابطه، به طور واضح صحبت کنید تا سوءتفاهمها کاهش یابد. هنگام بحث و گفتگو، سعی کنید به جای سرزنش و انتقاد، از جملات “من” استفاده کنید. مثال: به جای گفتن “تو همیشه دیر میکنی”، بگویید “وقتی دیر میکنی، من احساس نگرانی میکنم. ” یاد بگیرید چگونه به طور سازنده با تعارضها روبرو شوید.
2. ایجاد اعتماد متقابل:
اعتماد، پایه و اساس هر رابطه عاطفی سالم است. برای ایجاد اعتماد، به قولهای خود عمل کنید و به تعهداتتان پایبند باشید. از زیر قول زدن و خلف وعده خودداری کنید، زیرا این رفتارها به شدت به اعتماد آسیب میزند. به حریم خصوصی شریک زندگیتان احترام بگذارید و از تجسس در زندگی او خودداری کنید. در مورد مسائل مهم و تصمیمات اساسی با یکدیگر مشورت کنید. اگر اشتباهی کردید، مسئولیت آن را بپذیرید و عذرخواهی کنید. سعی کنید فرد قابل اعتمادی باشید که شریک زندگیتان بتواند به شما تکیه کند. در مورد دوستان و روابط اجتماعی خود با شریک زندگیتان صادق باشید.
3. ابراز محبت و قدردانی:
ابراز محبت و قدردانی، به شریک زندگیتان نشان میدهد که برای او ارزش قائل هستید و به او اهمیت میدهید. از کلمات محبتآمیز، لمسهای فیزیکی و هدایای کوچک برای ابراز عشق و علاقه خود استفاده کنید. به ویژگیهای مثبت و کارهای خوبی که شریک زندگیتان انجام میدهد، توجه کنید و از او قدردانی کنید. هنگام قدردانی، سعی کنید با صداقت و مشخص باشید. به جای گفتن “ممنون”، بگویید “ممنون که امروز شام را آماده کردی، خیلی خوشمزه بود. ” با انجام کارهای کوچک و بزرگ، به شریک زندگیتان نشان دهید که به فکر او هستید. به نیازهای عاطفی شریک زندگیتان توجه کنید و سعی کنید آنها را برآورده کنید. به طور مرتب به شریک زندگیتان یادآوری کنید که چقدر او را دوست دارید.
4. پذیرش و احترام به تفاوتها:
هیچ دو نفری کاملاً شبیه به هم نیستند. برای داشتن یک رابطه سالم، باید تفاوتهای یکدیگر را بپذیرید و به آنها احترام بگذارید. سعی نکنید شریک زندگیتان را تغییر دهید. در عوض، سعی کنید او را همانطور که هست، دوست داشته باشید. به نظرات، عقاید و ارزشهای شریک زندگیتان احترام بگذارید، حتی اگر با آنها موافق نیستید. در مورد تفاوتهای خود بحث و گفتگو کنید و سعی کنید به یک تفاهم مشترک برسید. یاد بگیرید چگونه با تفاوتهای یکدیگر کنار بیایید و آنها را به فرصتی برای رشد و یادگیری تبدیل کنید. به سبک زندگی، علایق و سرگرمیهای شریک زندگیتان احترام بگذارید. به نیازهای فردی شریک زندگیتان توجه کنید و به او فضا و استقلال لازم را بدهید.
5. حل تعارض به شیوه سالم:
تعارض و اختلاف نظر، بخشی طبیعی از هر رابطه عاطفی است. مهم این است که یاد بگیرید چگونه به طور سالم با تعارضها روبرو شوید. هنگام بحث و گفتگو، سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید و از عصبانیت و پرخاشگری خودداری کنید. به حرفهای شریک زندگیتان با دقت گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید. از سرزنش، تحقیر و توهین به شریک زندگیتان خودداری کنید. بر روی حل مسئله تمرکز کنید، نه برنده شدن در بحث. در صورت نیاز، از یک مشاور یا درمانگر برای حل تعارضها کمک بگیرید. بعد از حل تعارض، سعی کنید آن را فراموش کنید و به زندگی خود ادامه دهید.
6. حمایت عاطفی:
یکی از مهمترین جنبههای یک رابطه عاطفی سالم، حمایت عاطفی از یکدیگر است. وقتی شریک زندگیتان با مشکل روبرو است، به او گوش دهید، همدلی کنید و به او اطمینان خاطر دهید که کنارش هستید. در مواقع سخت و دشوار، از شریک زندگیتان حمایت کنید و به او کمک کنید تا با مشکلاتش مقابله کند. به دستاوردها و موفقیتهای شریک زندگیتان افتخار کنید و او را تشویق کنید تا به اهدافش برسد.
در مورد ترسها، نگرانیها و آسیبپذیریهای خود با شریک زندگیتان صحبت کنید و از او کمک بخواهید. به شریک زندگیتان فضایی امن و آرام بدهید تا بتواند احساساتش را به راحتی بیان کند. با حضور و حمایت خود، به شریک زندگیتان نشان دهید که در هر شرایطی کنارش هستید.
7. حضور فعال و توجه کامل:
در دنیای پر از مشغله امروز، باید به شریک زندگیتان توجه کامل داشته باشید و در لحظه حال حضور فعال داشته باشید.هنگامی که با شریک زندگیتان صحبت میکنید، تلفن همراه خود را کنار بگذارید و به حرفهای او با دقت گوش دهید.در فعالیتهایی که با هم انجام میدهید، تمام توجه خود را به شریک زندگیتان معطوف کنید و از حواسپرتی دوری کنید.با نگاه کردن به چشمان شریک زندگیتان و نشان دادن علاقه و توجه، به او نشان دهید که برایتان مهم است.در گفتگوهای خود، از سوالات باز استفاده کنید تا شریک زندگیتان را تشویق کنید تا بیشتر صحبت کند.
به نشانههای غیرکلامی شریک زندگیتان توجه کنید و سعی کنید احساسات و نیازهای او را درک کنید.
با حضور فعال و توجه کامل، به شریک زندگیتان نشان دهید که برای او ارزش قائل هستید و به او اهمیت میدهید.
8. ایجاد زمان با کیفیت با هم:
برای حفظ صمیمیت و نزدیکی در رابطه، باید زمان با کیفیتی را با هم سپری کنید. به طور منظم برای انجام فعالیتهایی که هر دو از آن لذت میبرید، برنامهریزی کنید. این فعالیتها میتواند شامل رفتن به سینما، پیادهروی، سفر، یا صرفاً یک شام رمانتیک در خانه باشد. در این زمان با کیفیت، از صحبت کردن در مورد مسائل روزمره و استرسزا خودداری کنید و بر روی لذت بردن از لحظه حال تمرکز کنید. با انجام کارهای جدید و هیجانانگیز، به رابطه خود تنوع ببخشید. به طور منظم با شریک زندگیتان قرار ملاقات بگذارید و به او نشان دهید که برای وقت گذراندن با او ارزش قائل هستید. با ایجاد زمان با کیفیت با هم، به رابطه خود انرژی و شادابی ببخشید. 
9. تعیین مرزهای سالم:
تعیین مرزهای سالم، برای حفظ سلامت روانی و عاطفی هر دو طرف در رابطه ضروری است. در مورد نیازها، خواستهها و محدودیتهای خود با شریک زندگیتان صحبت کنید و به او اجازه دهید تا در مورد نیازهای خود نیز صحبت کند. به مرزهای شریک زندگیتان احترام بگذارید و از نقض آنها خودداری کنید. در مورد حریم خصوصی، زمان شخصی و روابط با دیگران، مرزهای مشخصی تعیین کنید. یاد بگیرید چگونه به درخواستهای نامعقول و انتظارات غیرمنطقی “نه” بگویید. از تحمیل خواستههای خود به شریک زندگیتان خودداری کنید و به او اجازه دهید تا آزادانه تصمیم بگیرد. با تعیین مرزهای سالم، به رابطه خود احترام بگذارید و از فرسودگی و نارضایتی جلوگیری کنید.
10. بخشش و رها کردن:
هیچکس کامل نیست و همه ما اشتباه میکنیم. برای داشتن یک رابطه سالم، باید یاد بگیرید چگونه یکدیگر را ببخشید و گذشته را رها کنید. نگه داشتن کینه و ناراحتی، فقط به خودتان آسیب میزند و رابطه را مسموم میکند. هنگامی که شریک زندگیتان از شما عذرخواهی میکند، سعی کنید او را ببخشید و به او فرصت دوباره بدهید. از یادآوری اشتباهات گذشته و سرزنش شریک زندگیتان خودداری کنید. بر روی جنبههای مثبت رابطه تمرکز کنید و به آینده امیدوار باشید. با بخشش و رها کردن، به رابطه خود فرصتی برای رشد و التیام ببخشید. بخشش به معنای فراموش کردن نیست، بلکه به معنای رها کردن خشم و ناراحتی و حرکت به جلو است.
11. مراقبت از خود:
برای داشتن یک رابطه سالم، ابتدا باید از خودتان مراقبت کنید. اگر حال شما خوب نباشد، نمیتوانید به شریک زندگیتان کمک کنید یا یک رابطه سالم را حفظ کنید. به نیازهای جسمی، عاطفی و روحی خود توجه کنید و سعی کنید آنها را برآورده کنید. به طور منظم ورزش کنید، غذای سالم بخورید و به اندازه کافی استراحت کنید. برای خود وقت بگذارید و به فعالیتهایی که از آن لذت میبرید، بپردازید. با دوستان و خانواده خود وقت بگذرانید و از حمایت آنها بهرهمند شوید. در صورت نیاز، از یک مشاور یا درمانگر برای مراقبت از سلامت روان خود کمک بگیرید. با مراقبت از خود، انرژی و توانایی لازم برای داشتن یک رابطه سالم را خواهید داشت.
12. پذیرش مسئولیت:
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید مسئولیت اعمال و رفتار خود را بپذیرند. از سرزنش کردن دیگران برای مشکلات و اشتباهات خود خودداری کنید. به جای اینکه به دنبال مقصر باشید، سعی کنید راه حلهایی برای مشکلات پیدا کنید. هنگامی که اشتباه میکنید، مسئولیت آن را بپذیرید و عذرخواهی کنید. از یادگیری و رشد کردن در رابطه استقبال کنید. با پذیرش مسئولیت، به شریک زندگیتان نشان دهید که بالغ و قابل اعتماد هستید. در قبال سهم خود در مشکلات رابطه مسئولیت پذیر باشید.
13. حفظ استقلال فردی:
در حالی که صمیمیت و نزدیکی در یک رابطه مهم است، حفظ استقلال فردی نیز بسیار مهم است. به شریک زندگیتان اجازه دهید تا علایق و سرگرمیهای خود را دنبال کند. از وابستگی بیش از حد به شریک زندگیتان خودداری کنید. به دوستان و خانواده خود وقت بگذرانید. به اهداف و رویاهای خود پایبند باشید. با حفظ استقلال فردی، به رابطه خود پویایی و جذابیت میبخشید. استقلال فردی به معنای داشتن هویت و علایق جداگانه از شریک زندگی است.
14. قدردانی از تلاش های طرف مقابل:
تلاشهای هرچند کوچک شریک زندگیتان را ببینید و از او قدردانی کنید. این قدردانی باعث میشود شریک زندگیتان احساس ارزشمندی و دیده شدن کند. به جای تمرکز بر کمبودها، به نقاط قوت و تلاشهای او توجه کنید. قدردانی میتواند به سادگی یک تشکر ساده یا یک تعریف کوچک باشد. قدردانی منظم باعث تقویت پیوند عاطفی میشود. با قدردانی، انگیزه شریک زندگیتان را برای ادامه تلاشها افزایش دهید. به شریک زندگیتان نشان دهید که تلاشهایش بی نتیجه نبوده است.
15. پرهیز از مقایسه رابطه با دیگران:
هر رابطهای منحصر به فرد است و نباید آن را با روابط دیگران مقایسه کرد. مقایسه رابطه خود با دیگران میتواند باعث احساس ناامنی و نارضایتی شود. به جای تمرکز بر آنچه که ندارید، به نقاط قوت و داشتههای رابطه خود توجه کنید. به ارزشهای خود در رابطه توجه کنید. مقایسه میتواند باعث ایجاد انتظارات غیر واقعی و نارضایتی شود. فقط بر روی بهبود و تقویت رابطه خود تمرکز کنید.
16. ایجاد محیطی امن برای ابراز احساسات:
فضایی ایجاد کنید که شریک زندگیتان بتواند به راحتی و بدون ترس از قضاوت، احساسات خود را بیان کند. شنونده خوبی باشید و با همدلی به حرفهای او گوش دهید. از قضاوت کردن، سرزنش کردن و انتقاد کردن خودداری کنید. به شریک زندگیتان اطمینان دهید که احساساتش را درک میکنید و از او حمایت میکنید. اجازه دهید شریک زندگیتان بدون ترس از عواقب، احساساتش را بیان کند. امنیت عاطفی باعث تقویت اعتماد و صمیمیت میشود. به احساسات شریک زندگیتان اعتبار ببخشید.
17. به اشتراک گذاشتن آسیبپذیری ها:
نشان دادن آسیبپذیریها به شریک زندگیتان، نشانهای از اعتماد و صمیمیت است. با به اشتراک گذاشتن ترسها، نگرانیها و نقاط ضعف خود، به شریک زندگیتان اجازه میدهید تا شما را بهتر بشناسد. آسیبپذیری میتواند باعث ایجاد پیوندی عمیقتر و معنادارتر شود. به اشتراک گذاشتن آسیبپذیریها باید در یک محیط امن و حمایتی انجام شود. آسیب پذیری میتواند به شریک زندگیتان اجازه دهد تا درک بهتری از شما داشته باشد و نیازهایتان را بهتر برآورده کند. آسیب پذیر بودن، شجاعت میخواهد. مراقب باشید که آسیب پذیری را با بارگذاری مشکلات اشتباه نگیرید.
18. یادگیری زبان عشق یکدیگر:
همه افراد به یک شکل عشق را دریافت و ابراز نمیکنند. با یادگیری زبان عشق شریک زندگیتان، میتوانید به او نشان دهید که چقدر برایش ارزش قائل هستید. پنج زبان عشق اصلی عبارتند از: کلامی، لمسی، هدیه دادن، کمک کردن و زمان با کیفیت. با مشاهده رفتارها و واکنشهای شریک زندگیتان، میتوانید زبان عشق او را تشخیص دهید. سعی کنید زبان عشق شریک زندگیتان را به کار ببرید، حتی اگر زبان عشق خودتان نباشد. ارتباط درست با زبان عشق مناسب، میتواند رابطه را متحول کند. زبان عشق یک راز نیست، بلکه یک کلید برای برقراری ارتباط عمیقتر است. سعی کنید زبان های عشق مختلف را یاد بگیرید تا بتوانید عشق خود را به طور موثرتری ابراز کنید.
19. مراجعه به متخصص در صورت نیاز:
اگر در ایجاد امنیت روانی در رابطه خود با مشکل روبرو هستید، از مراجعه به یک مشاور یا درمانگر متخصص نترسید. مشاوره زوجی میتواند به بهبود ارتباط، حل تعارضها و تقویت صمیمیت کمک کند. مراجعه به متخصص، نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه تعهد شما به بهبود رابطه است. نگذارید مشکلات کوچک، به مشکلات بزرگ تبدیل شوند. زودتر اقدام کنید.







خیلی چیز های ریز می تونه امنیت روانی توی رابطه رو خراب کنه که آدم اصلا حواسش نیست 🤔 مثلا یه بار با شریک قبلیم سر یه مسئله کوچیک بحث شد و من یهو گفتم “همیشه همینطوری” و اون لحظه دیدم چطور صورتش تغییر کرد. بعدا فهمیدم این “همیشه” و “هیچ وقت” ها مثل سم می مونه تو رابطه…
یا یه وقتایی پیش میاد طرف حسابی داره درد دله می کنه ولی آدم وسط حرفش می پره با “نه بابا این که چیزی نیست” یا “اشتباه فکر می کنی” اینجوری احساس میکنه حسش بی ارزشه
یه مورد دیگه که من یاد گرفتم اینه که حتی اگه حس میکنی حق با توئه، نباید اون لحظه طرفو متقاعد کنی. من یه بار سه ساعت بحث کردم تا ثابت کنم راست میگم، آخرش هم راست میگفتم، ولی اون رابطه تموم شد 😅 بعضی وقت ها بهتره بذاری طرف خودش به اشتباهش پی ببره
خیلی مهمه آدم توی جر و بحث ها نرونه تو گذشته. مثلا یادمه یه بار بعد از یه ماه درد دل همسرمو به رخش کشیدم. اون موقع فکر می کردم دارم مسئله رو روشن می کنم ولی در واقع داشتم زخم کهنه رو تازه می کردم
فکر نکنم کسی عمدا بخواد تو رابطه ناامنی ایجاد کنه، بیشتر وقتا این اشتباهای کوچیکه که جمع میشن و بعد یهو می بینی دیوار کشیده شده بینتون
🤷♀️😂
یکی از اشتباهاتی که ممکن است پیش بیاید این است که فکر کنیم فقط با گوش دادن فیزیکی به حرف های طرف مقابل کارمان را درست انجام داده ایم. من خودم مدتها همین طور بودم. بدنم آنجا بود اما ذهنم جای دیگری بود. بعدها فهمیدم که چقدر این رفتار به رابطه آسیب زده.
این روزها سعی می کنم وقتی همسرم حرف می زند همه چیز را کنار بگذارم. حتی اگر خسته باشم یا کار مهمی داشته باشم. همین تغییر کوچک اما سخت در کمترین زمان ممکن تاثیرش را روی رابطه ما گذاشت. فهمیدم که وقتی واقعا حضور داشته باشی، طرف مقابل هم راحت تر می تواند احساس امنیت کند.
یک اشتباه دیگر این است که بخواهیم همیشه نقش قهرمان را بازی کنیم. گاهی اوقات بهترین کار این است که بگذاریم طرف مقابل فقط احساسش را بیان کند بدون اینکه فورا بخواهیم مشکل را حل کنیم. یاد گرفتم که گاهی یک آغوش ساده از هزار راه حل عملی موثرتر است.